یادش بخیر تا لنگ ظهر خواب بودم و بعد غر میزدم خدایا چرا یکاری پیدا نمیشه من از این همه خواب طولانی مدت و بیکاری و بیبرنامگی خلاص بشم...حالا که میرم سر کار چقد هوس خواب تا لنگ ظهر میکنم.....هر روز صبح صدای الارمم که میاد میگم کاش میشد نیم ساعت بیشتر میخوابیدم.....با این وجود باز دلم نمیخواد به اون روزا برگردم...همینکه یه تعطیلاتی مثل امروز باشه کافیه......همسر ,تعطیل ...ادامه مطلب
تنها کاری که واسه عید انجام دادم گندم گذاشتم واسه سبزه اونم چشمک سفید زده فعلا و از گشت و گذار امروز یه خروس صورتی خریدم :)))حتی یک جفت جوراب هم خریداری نشده ؟ چرا؟ چون مانتو پیدا نمیکنم، تا مانتو هم نخرم هیچ چیز دیگه ای نمیتونم بخرم، میتونید هضم کنید؟ :)*مستر که هنوز درک نکرده قضیه رو :))باشد که رستگار شویم ...** زهراجون نشد که برات پیام بذارم بیا بگو چی شده خب، نگرانم کردی خب حرف بزن چیزی بگو نمیگی دوستات نگران میشن :( , ...ادامه مطلب
این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده و از طریق فید قابل مشاهد نمیباشد. شما با مراجعه به وبلاگ نویسنده و وارد کردن رمز عبور میتوانید مطلب مورد نظر را مشاهده نمایید.[برای مشاهده این مطلب در وبلاگ اینجا را کلیک کنید], ...ادامه مطلب
تو فصل پاییز خبرهایی شنیدم و اتفاقاتی رو دیدم که نگاهمو نمیشه گفت عوض ولی نگاهم متفاوت شد به زندگی....به زندگی دوروبری هامون......صلاح میبینم تو پست رمزی توضیح بدم ........., ...ادامه مطلب
این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده و از طریق فید قابل مشاهد نمیباشد. شما با مراجعه به وبلاگ نویسنده و وارد کردن رمز عبور میتوانید مطلب مورد نظر را مشاهده نمایید.[برای مشاهده این مطلب در وبلاگ اینجا را کلیک کنید], ...ادامه مطلب
این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده و از طریق فید قابل مشاهد نمیباشد. شما با مراجعه به وبلاگ نویسنده و وارد کردن رمز عبور میتوانید مطلب مورد نظر را مشاهده نمایید.[برای مشاهده این مطلب در وبلاگ اینجا را کلیک کنید],روزهای زندگی,روزهای زندگی یک دختر,روزهای زندگی ما ...ادامه مطلب